با عرض سلام با این پوست ای که گذاشتین یاد شعری از اخوان ثالث افتادم که می گفت: چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم . چها که می بینم و باور ندارم . چها ، چها ، چها ، که می بینم و باور ندارم . .... نمی دونم آیا اخوان اینجا منظورش اینجا این بوده که دستانش خالی بوده یا آرزو هایش دست نیافتنی بود شما میدانید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینم بخونید بدک نیست: به بیکرانه های زندگیم که می نگرم دوچیز مر امی آزارد یکی آبی آسمان که میدانم نیست ولی آن رامی بینم ودوم خدایی که می دانم هست ولی نمی بینم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
با عرض سلام
با این پوست ای که گذاشتین یاد شعری از اخوان ثالث افتادم که می گفت:
چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم .
چها که می بینم و باور ندارم .
چها ، چها ، چها ، که می بینم و باور ندارم .
....
نمی دونم آیا اخوان اینجا منظورش اینجا این بوده که دستانش خالی بوده یا آرزو هایش دست نیافتنی بود شما میدانید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زیبا بود بازم بزارین از این چیزها
اینم بخونید بدک نیست:
به بیکرانه های زندگیم که می نگرم دوچیز مر امی آزارد یکی آبی آسمان که میدانم نیست ولی آن رامی بینم ودوم خدایی که می دانم هست ولی نمی بینم