classmate

همکلاسی

classmate

همکلاسی

پدر٬مادر٬ما متهمیم....

پدرمومن من ... مادر مقدس من ... نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجه بهداشتی ! که صبح و ظهر و شب انجام می دهی اما نه معانی الفاظ و ارکانش را می دانی و نه فلسفه حقیقی و هدف اساسی اش را می فهمی. تمام نتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق من بی نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی را ندارم!

تو می گویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد اما خودش نفهمد که دارد چه می گوید؟ فقط تمام کوشش اش این باشد که با دقت و وسواس مضجکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلی اش صادر کند. اگر هنگام حرف زدن "ص" را "س" تلفظ کند حرف زدنش غلط می شود اما اگر اصلا نفهمد چه حرفهایی می زند و به مخاطبش چه می گوید غلط نمی شود!

اگر کسی روزی پنج بار و هر بار چند بار با مقدمات و تشریفات دقیق و حساس پیش شما بیاید و با حالتی ملتمسانه و عاجزانه و اصرار و زاری چیزی را از شما بخواهد و ببینید که با وسواس عجیبی و خواهش همیشگی خود را تلفظ می کند اما خودش نمی فهمد که چه درخواستی از شما دارد چه حالتی به شما دست می دهد؟ شما به او چه می دهید؟ و وقتی متوجه شدید که این کار برایش یک عادت شده و یا بعنوان وظیفه یا ترس از شما هم انجام می دهد دیگر چه می کنید؟ گوشتان را پنبه نمی کنید؟

اگر خدا از آدم خیلی بی شعور و بلکه آدمی که مایه مخصوص ضد شعور دارد بدش بیاید همان رکعت اول اولین نمازش با یک لگد پشت به قبله از درگاه خود بیرونش می اندازد و پرتش می کند توی بدترین جاهای جهان سوم تا در چنگ استعمار همچون چهارپایان زبان بسته ی نجیب بار بکشد و خار هم نخورد و شکر خدا کند و در آرزوی بهشت آخرت در دوزخ دنیا زندگی کند و در لهیب آتش و ذلت و جهل و فقر خود ابولهب باشد و زنش حماله الحطب!!!

و اگر خدا ترحم کند رهایش می کند تا همچون خر خراس تمام عمر بر عادت خویش در دوار سرسام آور بلاهت دور زند و دور زند و دور زند...... و در غروب یک عمر حرکت و طی طریق در این" مذهب دوری" به همان نقطه ای رسد که صبح آغاز کرده بود. با چشم بسته تا نبیند که چه می کند و با پوز بسته تا نخورد از آنچه می سازد! و این است بنده مومن آنچه عفت و تقوی می گویند.

کجایی پدر مومن من... مادر مقدس من... وای بر شما نمازگزارانی که سخت غافلید و از نماز نیز. در خیالتان  خدای آسمان را نماز می برید و در عمل بت های قرن را. خداوندان زمین را... 

بت هایی را که دیگر مجسمه های ساده و گنگ و عاجز عصر ابراهیم و سرزمین محمد نیستند...

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:30

مرسی فریبا جونم از متن قشنگت ....................واقعا برای خودم وامثال خودم متاسف شدم

سپاس از حسن نظرت دوست عزیز

[ بدون نام ] یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 14:46

نه تنها پدر و مادر بلکه همه مقصریم
به فرمایش حضرت امیر : رفتار رعیت به حکما نزدیک تر است تا به والدین
ما رفتاری رو انجام میدیم که تابعی از رفتار مستقیم و غیر مستقیم حکما است و نه والدهای ما. چرا که والدین پرورش یافته ی حکما هستند
در طول تاریخ حکمای زیادی بر ما حکومت کردند که به معنا واقعی کلمه مرتجع و متحجر بودند.و فقط و فقط شیوه تبلیغی انذار انگارانه و بدون حب از خداوند رو شیوه قرار دادند.بدین سان جهنم رو برای همه واجب و بهشت رو حرام کردند.
از ماست که بر ماست

ip#3w سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:24

درود رحمت خدا اول به روح اون بزرگ مرد...
و دوم به شما...

[ بدون نام ] یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 14:43

اگه نماز نمی خونم.
دلیل نمی شه رفتارم زشت باشه و عمرم رو به بیهوده گویی بگذرونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد