در تنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم
در بی کسیم برای تو که همه کسم بودی گریه کردم
در حال خندیدن بودم که به یاد خنده های سرد و تلخت گریه کردم
در حین دویدن در کوچه های زندگی بودم که ناگاه به یاد لحظه هایی که بودی و اکنون نیستی ایستادم و آرام گریه کردم.
غریب جان ،قدر عشقت را بدان که عشقی است ابدی برایت
کدامین عشق؟!
من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
دل صنوبریم همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
سال ها برای برابری زنان و مردان تلاش کردیم
و بالاخره توانستیم حق مش کردن مو، سوراخ کردن گوش و برداشتن ابرو را
به آقایان تقدیم کنیم!
آفرین؛ احسنت
گریه کن............
اب تنت را شستشو میدهد و اشک رو حت را.............
تنهایی٬بی کسی٬خندیدن٬دویدن...گریستن
همه اش را مدیون توئم...
بی صدا گریه کردن توی تاریکی شب هست که آدما رو تسکین میده