مشکل ما نه در اصل پیوستن به جهانیسازی اقتصاد، بلکه در چگونگیپیوستن به آن است زیرا تجارت بسیاری از کالاهای ساده سرمایهای، تحتکنترل خریداران عمده خارجی و شرکتهای چند ملّیتی است و آنان درتجارت کالاهایی نظیر پوشاک، منسوجات، الکترونیک و غیر آن نقش اصلیرا بر عهده دارند. این شرکتها در بازار رقابت ناقصی که در آن چندفروشنده و خریدار عمده نبض بازار را به دست دارند، به فعالیّت پرسود خودمشغولند و اجازه سربرآوردن به رقبای جدید را نمیدهند و انتظار دارندکشور طرف معاملهشان، هیچ گونه ممانعت و مزاحمتی در تملّک صنایعداخلی برای آنها ایجاد نکند. اکنون شرکتهای چند ملّیتی در بسیاری صنایعکشورهای تازه صنعتی شده، مثل الکترونیک، ماشینآلات، تجهیزات حمل ونقل و مصنوعات فلزی، نقشی محوری دارند و مالک بسیاری از کارخانههایاساسی هستند. در چنین فضایی، فکر آن که هر چه را بخواهیم تولید خواهیمکرد و به هر کجا که بخواهیم صادر میکنیم، نشانه خاماندیشی است. به سادگیمیتوان دریافت که شرکتهای چند ملّیتی، به راحتی مزایای تجارت آزاد رابا دوستان جدید خود قسمت نمیکنند و بسیار بیشتر از آنچه میبخشند، از ماخواهند ستاند.
همچنین به سبب فروپاشی اردوگاه شوروی و پیوستن کشورهای بلوکشرق به سیستم تجارت آزاد، امروزه بسیاری ملّتها حضور شرکتهای چندملّیتی را به آسانی میپذیرند. به همین دلیل این شرکتها شرایط ظالمانهشان رابر ملّتها تحمیل میکنند. سیاست توسعه صادرات نیز که توسط کشورهایتازه صنعتیشده آسیا تجربه شده است، به سادگی نمیتواند توسط دیگرکشورهای در حال توسعه تکرار شود. به ویژه به دلیل وضعیّت خاص فرهنگیو اجتماعی کشور ما، افکار عمومی از فعّالیت شرکتهای فراملّی استقبالنخواهد کرد و مدیران این شرکتها، فضای جامعه ما را برای فعالیّتهایشانامن و آرام تشخیص نخواهند داد.
از این گذشته، اقتصاد ایران، دارای نقطه ضعفهایی است که باید برایشانچارهای اندیشید. پیوستن به جریان جهانیسازی اقتصاد، این ضعفها رابرطرف نمیسازد و نمیتوان این گونه از مزایای رقابت بینالمللی بهره برد.تاکنون در عرصه جهان، از میان کشورهای در حال توسعه، تنها تعدادی اندکتوفیق یافتهاند که از وضعیّت جدید اقتصاد جهانی، بهرهبرداری کنند و جوامعصنعتی نویی را پدید آورند در حالی که اکثر کشورهای در حال توسعه که چهبسا نقطه ضعفهای برخی از آنها کمتر از کشور ماست، هنوز نتوانستهاندخود را به تکنولوژی لازم مسلّح کرده، در بازار جهانی جایگاه شایستهایبیابند و وضع زندگی ملّتشان را بهبود بخشند. بنابراین، تجارت آزاد فرشتهرحمتی که در همه جا و هر شرایطی، ملّتها را خوشبخت کند، نیست. پس بایدهوشیار بود و با شتاب گام در این تاریکی ننهاد، که تاکنون ملّتهای زیادی رابه کام خود کشیده و استقلال آنان را بر باد داده است.
گرچه ممکن است ضعفهای اقتصاد ایران، بسیار باشد، ولی ما تنها برخیاز آنها را که اهمیّت بیشتری دارند، بیانمیکنیم:
1. دانش اقتصاد در ایران ریشه ندارد و علمی کاملاً وارداتی است و با اینکه متخصصان علوم انسانی در سایر رشتهها، نظیر حقوق و روانشناسیمیکوشند یافتههای خویش را با ارزشهای جامعه ایرانی تطبیق دهند و جایپایی برای خود در سنّتها پیدا کنند، ولی علم اقتصاد در ایران، همچنان حالتترجمهای خود را حفظ کرده است. آنچه در دانشکدههای اقتصاد ما تدریسمیشود، اقتصاد سرمایهداری است. در بسیاری موارد حتّی مثالهای بیان شدهشرح وقایعی است که در غرب اتّفاق افتاده است، در حالی که مسائل اقتصادیهر جامعه ناشی از شرایط خاص آن است. برای مثال، اکنون دانشآموختگاناقتصاد ایران، علّتها و پیآمدهای بحرانهای اقتصادی غرب، مانند بحران1929 و رکود حادّ 1974 را به خوبی میشناسند و راههای مقابله با آن رامیدانند امّا از تحلیل دقیق اقتصاد ایران و دادن راهحلهای مناسب، ناتوانند تازمانی که این نقیصه برطرف نگردد، امید چندانی به بهبود اوضاع اقتصادداخلی نمیرود.
2. مشکل دیگر ضعف برنامهریزی و مدیریت اقتصادی است. این مشکلتا حدّی ناشی از سیاستزدگی اقتصاددانان، نادیده گرفتن مصالح واولویتهای اقتصادی و انگیزههای جناحی است. بخشی دیگر، به سببسهلگیری و سادهدیدن بیش از حد قضایا و انتخاب آسانترین راه حل استکه معمولاً نارساترین و پرهزینهترین آنهاست. به عنوان نمونه برای جلوگیریاز اسراف نان و اتلاف انرژی، افزودن قیمت نان را پیشنهاد کردند امّا پس ازچندین سال اثر مثبتی پدیدار نشد. در حقیقت نظام برنامهریزی اقتصادی ایرانبا سابقه نسبتاً طولانی در تدوین برنامههای میان مدّت و درازمدّت توسعه،دچار ضعف تئوریک است. برای هر برنامه اهدافی در نظر گرفته میشود کهتلاش برای دسترسی به آنها از طریق سیاستگذاریهای اشتباه، جامعه را بابحران مواجه میسازد. ارزیابی صرفاً اجرایی برنامههای اقتصادی باعثنگرش غیرسازمانیافته و عدم تشخیص علل واقعی بحرانها میشود و دوبارهدارویی تجویز میگردد که تنها دردها را افزایش میدهد. آیا در چنینوضعیتی، پیوستن به جهانگرایی اقتصادی و در آویختن با حریفان قدر،ضعفهای ما را درمان خواهد کرد؟
3. متأسفانه، در بین اقتصاددانان ایرانی، وحدتنظر وجود ندارد واختلافشان، تنها در گرایش به مکاتب و نظریّههای اقتصادی محدود نمیگردد.عدم کامیابی اقتصاد ایران در دهههای اخیر، آنان را به مجادلههای بیحاصلکشانده است. در شرایط کنونی، اقتصاددانان ناگزیرند توجیهگر اقداماتچهرههای پرنفوذ سیاسی باشند. حتّی گاه دیده شده است که فردی خاص،برای باقیماندن در پستهای کلیدی اقتصاد کشور، در دورهای کوتاه، از دوسیاستگذاری متضاد اقتصادی جانبداری نموده است. این کار زیر پا نهادنوجدان و خیانت به علم است. ممکن است اقتصاددانان این گناه را به گردنسیاستمداران اندازند، ولی مگر نه این است که دولتمردان پرنفوذ، با توجیهاتآنها مردم را رام و آرام نگه میدارند!
4. از دیدگاه کارشناسان اقتصادی، بیشتر کشورهای صادرکننده نفتدارای «دولت رانتیر» هستند. اگر «رانت» را درآمدی بدانیم که از مواهبطبیعی و از خارج کشور تأمین میشود و هیچگونه ارتباطی با فرآیندهایتولیدی داخلی ندارد و این معیار را نیز بپذیریم که هر دولتی که 42 درصد یابیشتر از کل درآمدش از رانت خارجی باشد، دولت رانتیر قلمداد میشود،باید تبعات منفی این وضعیت را بر دولت و اقتصاد خودمان که در این تعریفمیگنجند، در نظر داشته باشیم.
رانت موجب استقلال دولت از جامعه میشود حتی ممکن است دولت دراتّخاذ و اجرای سیاستهایش، منافع جامعه را در نظر نگیرد و تنها به حفظموقعیّت خود بیاندیشد. همچنین دولت رانتیر، انگیزه و نیازی به اخذ مالیاتندارد. و البته، احتمال میرود در توزیع رانت، رفاه عمومی در نظر گرفتهنشود و ارتباطات خانوادگی و گروهی مبنای کار قرار گیرد.
مقادیر هنگفت رانت که به دست دولت رانتیر میرسد، وجوددیوانسالاری گسترده را ضروری میسازد تا دولت از طریق آن، سیاستهایخود را به بهترین شکل اجرا نماید و در توزیع رانت موفقتر باشد.
رانت باعث حاکم شدن نوعی «روحیّه رانتی» در کشور میگردد. درنتیجه، مردم کار و کوشش را عامل ثروتمندشدن نمیدانند، بلکه به نظرشان،شانس و تصادف ثروت میآفریند. تلاش برای دستیابی به رانت مهمتر ازدستیابی به کارآیی تولیدی میشود. رفتار اقتصادی افراد و شرکتها، درجهت رقابت برای کسب هر چه بیشتر رانت در حال چرخش در جامعه، شکلمیگیرد و فعالیّتهای تولیدی کارآیی لازم را از دست میدهد.
دولت رانتیر برای پاسخ به تقاضاهای جامعه نوکیسه، اقدام به وارداتفزاینده کالاهای لوکس و موادّ غذایی میکند. دسترسی به کالاهای خارجیارزان و مرغوب، ضربه مهلکی برای فعّالیتهای تولیدی داخلی خواهد بود.واردات غذایی آسان و کم هزینه، بخش کشاورزی را نابود ساخته موجبمهاجرت روستاییان به شهرها میشود.
با مطالعه اقتصاد ایران، در مییابیم که بسیاری از این تبعات منفی، دامندولت و اقتصاد ما را نیز گرفته است که باید برای خلاصی از آنها تدبیریاندیشید.
5. پس از گذشت بیش از نیم قرن از آغاز نخستین برنامههای توسعه درایران و انجام پنج برنامه عمرانی در سالهای قبل از انقلاب اسلامی از سال1328 تا 1356 دو برنامه توسعه، طی سالهای 1368 تا 1377، گذشته ازآنکه هنوز استراتژی توسعه در ایران، مشخص نشده است، از جهت اجرایینیز مانع همیشگی برنامهها، یعنی دیوانسالاری و فساد اداری که در دهه اوّلانقلاب اسلامی، به سبب فضای اخلاقی حاکم و ایثارگریها و پاکدامنی وچابکی انقلابیون، تا حدّی تضعیف شده بود و میرفت که برای همیشه از میانبرود، دوباره در دوران سازندگی پس از جنگ، در قالبی جدید پدیدار گشتهاست. کاغذبازی و رشوهخواری و اهمیّتدادن به روابط جناحی و صنفی،بزرگترین دشمن توسعه است. مردمی که هر روز شاهد فسادهای مالی کلان ورشوهخواریهای بزرگ هستند، نه برنامههای اقتصادی دولت را جدّیمیگیرند و نه با آن همکاری خواهند کرد.
یا علی
به امید روزی که تیتر بزنیم دلایل قوت اقتصاد ایران...
سلام دوست من وبلاگت عالیه خوشحال میشم به منم سر بزنی. در صورت تمایل برای تبادل لینک برام پیغام بذار
__$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
*.°
?
...°
....O
.......°o O ° O
.................°
.............. °
............. O
.............o....o°o
.................O....°
............o°°O.....o
...........O..........O
............° o o o O
....................
سلام پسر عمو جان منم جان کلود ون دام :
بابا ترم 1 (بوق) ول کن اینارو چیز باحال بزار عین ترک شیرازی ...
موفق باشی سلام بچه هارو برسون مخصوصا خسرو
DEPARTEMET OF MECANIC ENGENEERING OF SH.BAHONAR KRMAN
مجتبی عزیزم دراین وبلاگ اقتصاد جایی ندارد
متاسفانه